احترام و محبت به انسان؛ مشخصهی زیبای حکومت اسلامی
گاه به جنبهی بشریِ انسان و رعایت حقوق انسانی، چیزی است که از همان دوران آغازین، مورد توجه دین اسلام قرار گرفته است. فطری و منطقی بودن نگاه اسلام به حقوق انسانها چنان مترقی و متعالی است که هنوز هم باوجود گذشت سالیان طولانی از انشا و انتشار آنها، تازه و جذاب است. آنها که ندانسته و بدونمطالعه، اسلام را متهم میکنند لازم است نگاهی عمیق و تحقیقی وسیع انجام دهند تا به زیباییهای نگاهِ آخرین دین پروردگار، پی ببرند.
یکی از عرصههای مهم حقوق بشر، حق افرادی است که بلحاظ اعتقادی با حکومت وقت، همراه نیستند و از دین و آیین دیگری، پیروی میکنند. ازنظر مباحث حکومتی، اسلام درخصوص نحوهی رفتار با این دسته از افراد چه نظری دارد؟
1400 سال پیش که هنوز مسألهای به نام حقوق بشر، حتی مورد توجه و نظرِ مدعیان امروزی هم نبود در رفتار و گفتار بزرگان اسلام، نکتهها و معارفی وجود داشت که نشان از دیدگاهی مبتنی بر محبت و مهربانی نسبت به همهی انسانها است. دیدگاهی که در یکی از موارد بروز و ظهورش، به والی منطقهی وسیعی از کشور اسلامی، توصیه میشود تا با همه -مسلمان و غیرمسلمان- رفتاری مناسب داشته باشد و به آنان به چشم طعمه، نگاه نکند. دلیل این سفارش هم اینگونه بیان میشود که مردم آن منطقه یا مسلمان و برادر دینی تواند و یا افرادی که در انسانبودن، نظیر و مانند تو هستند و همین دلیل، کافی است تا رفتاری از سر مهربانی و خضوع با آنان داشته باشی.[1]
همانطور که ملاحظه کردید در 14 قرن پیش، بدون اینکه سازمانهای ناظر بینالمللی وجود داشته باشند و بخواهند اِعمال فشاری بکنند حاکمان اسلامی، با پیروی از معارف اسلام ناب، به صدور مترقیترین و عادلانهترین احکام میپرداختند و همگان را از عطر اسلام عزیز، سرمست میکردند. البته رعایت حقوق غیرمسلمانان فقط محدود به نامهها و بخشنامههای رسمی نبود و در عمل هم، رفتارهای عادلانهی حیرتانگیزی از بزرگان اسلام، مشاهده شده است. در یک مورد و به عنوان نمونه، میتوان اشاره کرد به داستان زره گمشدهی حضرت علی(علیهالسلام) در جنگ صفین که آنحضرت پس از مدتی آنرا در کوفه و در دست یک شخص یهودی دید! امیرالمومنین (علیهالسلام) که آن زمان، حاکم سرزمین پهناور اسلامی هم بود با دیدن زره خود، از آن مرد یهودی به دادگاه شکایت برد. در دادگاه، امام علی(علیهالسلام) و آن مرد یهودی در کنار هم نشستند و قاضی -که اتفاقا از طرف آنحضرت هم نصب شده بود- مشغول قضاوت شد. پس از شنیدن ادعای حضرتعلی(علیهالسلام) دربارهی مالکیت آن زره، قاضی رو به امام(علیهالسلام) کرد و گفت: شما مدّعى هستید و این شخص منکر است، به همین دلیل، ارائهی شاهد برعهدهی شماست. على(علیهالسلام) خندید و فرمود: قاضى راست مىگوید؛ اکنون باید شاهد بیاورم ولى من شاهدی ندارم. قاضى روى همین اصل که مدّعى شاهد ندارد، بهنفع آن یهودی حکم کرد و او هم زره را برداشت و روانه شد. ولى مرد یهودی که خود بهتر مىدانست زره مال چه کسى است، پس از آنکه چند قدم برداشت، برگشت و گفت: این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهاى بشر عادى نیست، از نوع حکومت انبیاست. سپس اسلام آورد و اقرار کرد که زره برای على(علیهالسلام) است و در مسیر صفّین از دست او افتاده بود. حضرتعلی(علیهالسلام) هم از اسلام آوردن او خوشحال شد و زره را به او هدیه داد.[2]
اینکه رییس و حاکم جامعهی اسلامی، در مرکز و پایتخت حکومت خود، حاضر نباشد در مواجهه با یک یهودی، اصول اسلامی را -حتی برای کسب چیزی که درواقع، مال اوست- زیرپا بگذارد نشان از اوج احترام و ارزشی است که درخصوص اقلیتهای مذهبی قایل است. بهنظر میرسد همهی داعیهداران حکومت عادلانه و مخصوصاً مدعیان آزادی و حقوق بشر در دنیا باید در محضر آموزههای اسلامی، زانو بزنند تا از آن بهرهمند گردند.
همین جذابیتها و شیرینیهای حکومت اسلامی است که سبب میشود تا در عصر ظهور حضرتحجت(عجلاللهفرجه)، یک اقبال عمومی از سوی تمام بشریت بهوجود آید و حکومت جهانی مهدوی، در دنیا مستقر گردد.
——————————————————————————-
1- نهجالبلاغه، نامهی 53
2- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 34، ص 316